از نوزادی تا ..........
عزیز دلم تو این پست میخوام کمی از نوزادیت بگم میخوام الان برات بنویسم چون وقتی نوزاد بودی شکمت درد میکرد و خیلی گریه میکردی ومنم اصلا وقت اینکارارو نداشتم نوزادی وقتی بدنیا اومدی خیلی ناز بودی واقعا مثل فرشته ها بودی اصلا گریه نمیکردی و شب اول تو بیمارستان فقط دلت میخواست کنار من بخوابی و تو تخت خودت گریه میکردی دومین روز توی بیمارستان زردی گرفتی ولی شدید نبود و مرخصمون کردن و رفتیم خونه مامان جون.چند روز بعد بابا جونی دستگاه اجاره کرد ولی باز زردی بالا رفت تا اینکه وقتی ١٢روزت بود دکترت گفت باید بستری بشی بابایی بیشتر از همه نگرانت بود یک شب بیمارستان بودیم مامان جونی هم مارو تنها نذاشت و اون شب بیمارستان پی...
نویسنده :
مامان آرسام
0:21