آرسام جونی آرسام جونی ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

قصه های آرسام کوچولو

عیدانه آرسام جونم

سلام سلام به یکی یکدونم وروجک مامانی  اینروزا خیلی شیطون و با نمک شدی وقتی کاری میکنی اخمام میره تو هم با هام حرف میزنی که منم نمیفهمم چی میگی و فقط میخندی تا من نخندم ولکن نیستی بعضی وقتها میخوای یه کاری بکنی جای دیگه رو نشونم میدی که مثلا حواسمو پرت کنی و راحت به کارت برسی.مامانی اینروزا یکمی تنبل شدم الان میخوام عکسهای نوروزو بزارم اینم عکس روز سیزده بدر   ...
1 ارديبهشت 1394

جشن تولد دو سالگی

سلام عزیز دلم یکی یکدونم وروجک مامانی من اومدم با کلی تاخیر ببخش مامان تنبلی کردم.الان اومدم با عکسهای تولدت به خاطر امتحانات خاله جون و دایی جون تولدت با کلی تاخیر برگزار شد یک ماه هم ماه صفر بود نمیشد بخاطر همین 17 بهمن برات جشن گرفتم عزیزم اینروزا خیلی خیلی زرنگ باهوش و شیطون شدی هر روز یا روزی دوبار باید بری مهمونی پیش آقاجون  خیلی هم بابایی رو دوست داری و باهاش کلی بازی میکنی خیلی دنبالش گریه میکنی .از حرف نزدنت هیچی نگم بهتره هنوز حرف نمیزنی فقط در حد چند کلمه هر چی هم بگی فقط  یبار میگی دیگه هم تکرار نمیکنی بعضی کلمه هایی هم که بیشتر میگی ایناست: به به: به به بده : اگه چیزی بخوای یکسره میگی بد...
3 اسفند 1393

تولد دو سالگی

 سلام عزیز دلم دوساله شدی گل من دو سالگیت مبارک  و اما تولد خودمونی جشن هم برات میگیرم عزیز دلم تولد امثال  با تم پو که خیلی آهنگاشو دوست داری دلم میخواست کیک هم با تم پو باشه ولی چون سه تایی بودیم نشد آخه آقای قناد باید یه کیک بزرگتر درست میکرد ولی ما سه نفر بودیم اشکال نداره حالا واسه جشن برنامه ها دارم برات عزیزم       این هم از تولد دو سالگیت باورم نمیشه به این زودی  دو سال گذشت عزیزم کادو مون هم بابایی خیلی دوست داشت برات یه کامیون بزرگ بگیره توش بشینی خریدیم خیلی خیلی هم دوسش داری و از روز تولدت که بهت دادیم دیگه به اسباب بازیهای دیگه...
22 آذر 1393
1