جیگملیه مامان یه مدتی خیلی ذهنم مشغوله که چطور عادت بدم بدون من بخوابی تا اینکه تو یکی از سایتها خوندم روشهای زیادی رو امتحان کردم ولی هیچ فایده ای نداشت. حسابی خوابت میومد منم از فرصت استفاده کردم گذاشتمت توی تخت خودت یه خورده با عروسکای آویز بالای تختت بازی کردی کم کم نق میزدی تا اینکه نق زدنهات بیشتر شد منم دیگه دلم برات سوخت فعلا بیخیال شدم.بابایی هم میگه نباید زیاد سخت بگیرم ولی میدونم هر چقدر بزرگتر بشی کارم سخت تر میشه واسه خودت هم سخت میشه عزیز دلم. الهی مامان فدات بشم تا منو دیدی بغض کردی خودم خوابوندمت بعد که گذاشتم تو تخت خودت بیدار شدی بازم خودم خوابوندمت گذاشتم توی تخت خودت ...