آرسام جونی آرسام جونی ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

قصه های آرسام کوچولو

رفتیم دکتر...........

سلام جیگمل مامان.امروزبابایی زود از سر کار اومد تا بریم پیش خانوم دکتر تا دقیقا مشخص بشه من کی باید جیگملمو ببینم.قربون پسر خودم برم چیزی به لحظه دیدار نمونده فقط سه هفته دیگه باید طاقت بیاریم پسری .ولی خانوم دکترت گفت باید دو هفته دیگه بریم تا روز دقیقشو مشخص کنه.صدای تپش قلبتم گوش کردم وای که چقدر تند تند میزد قربونت برم.   خیلی دلم میخواست الان تو بغلم بودی باهات حرف میزدم نوازشت میکردم برات لالایی میخوندم آخه این روزا همش دلم میگیره وبا بابایی الکی قهر میکنم.دلم برای بابایی میسوزه.امروز به خاطر ما زود اومد با اینکه خسته بود رفتیم دکتر بعد که اومدیم خونه الکی باهاش قهر کردم بیچاره بابایی هم کلی نازمو کشید تا آشتی کنیم...
22 آبان 1391

هفتـــــه 35 هــــــــورا..........

فسقلی من دیگه واسه خودت مردی شدی.امروز بلاخره ٣٤هفتگیت تموم شد و رفتیم تو ٣٥ هفتگی .به گفته خانوم دکترت ماه دیگه اینموقع تو بغلمی پیش مامانی دیگه چیزی نمونده زود بیای تو بغل مامانی دلم دیگه برات یه ذره شده این روزای آخر همش دارم به لحظه دیدار فکر می کنم و حس و حالش نمی دونم وقتی ببینمت چه حالی می شم..فقط میگم منو بابایی منتظرتیم و عاشقونه دوست داریم بـــــــــــوس بـــــــــــوس بـــــــــــوس ...
17 آبان 1391

حرفهای مامانی با گل پسرم

گل پسری من حالت چطوره؟الان ۳روزی میشه که کمتر وول میخوری ولی وقتی هم که وول بخوری حسابی دل مامان و بابارو میبری.پسری دلم برات یه ذره شده پس کی میای تو بغل مامانی دیگه طاقتم تموم شده دوست دارم زودتر بغلت کنم نازت کنم.امشب یه لباس خوشگل پوشیدم و بابایی با اینکه خسته بود ازمون چندتا عکس  انداخت   میدونی مامانی: نیومده تو به من خیلی چیزا دادی...... ورود به یه بخش نا آشنا از زندگی  انتظاری شیرین تجربه یه حس تازه حس تازه مادر شدن   ووروجک تو دل مامانی نمیدونی اتاقتو چه خوشگل کردیم.همه چی رو آماده کردیم.مبارکت باشه فدات شم.هر روز وقتی از خواب پا میشم با کلی ذوق و شوق اول میرم تو اتاقت و تورو ت...
15 آبان 1391

حرف بابایی با گل پســـری

سلام آرسام جونم یک ماه دیگه مونده تا یه خونواده واقعی بشیم منو مامانت دوست داریم بدونیم شبیه کی میشی  حال عجیبی دارم احساس میکنم اعتماد بنفس بیشتری دارم با انگیزه بیشتری هم کار میکنم خیلی چیزا میخام یادت بدم یکیش ماهیگیریه دوتایی دور از چشم مامانی ...
15 آبان 1391

اینم یه لالایی برای پســـر نازم

لالایی گل پونه لالالالا  گل پونه بابات رفته در خونه لالالالا  گلم باشی همیشه در برم باشی لالالالا  گل آلو درخت سیب و زرد آلو لالالالا  گل خشخاش بابات رفته خدا همراش لالالالا  گلم لا لا بخواب ای بلبلم لا لا  لالالالا  گل لاله دوست داریم منو خاله خداوندا تو پیرش کن خط قرآن نصیبش کن لالالالا  گلم باشی بزرگ شی همدمم باشی کلام الله تو پیرش کن زیارتها نصیبش کن ...
15 آبان 1391

حرف مـــــامــــانی با گل پســری

سلام نی نی ناز من به مامانی نخندیا!!!!!! نیومده نیومده دلم برات تنگ میشه الان۳۲هفته و ۴روز که تو دلمی. جیگری جات خوبه؟تنگ نیست؟ برای مامانی دعا کن لیاقت تورو داشته باشم. اینارو برات مینویسم که اگه خدا تو رو به ما داد تو رو روی تخم چشام بزارم و بزرگت کنم تا بتونی این نوشته هامو بخونی و ببینی منو بابایی چقدر منتظرتیم.   آرسام جونم نمیدونم کی میای پیش من و بابایی ولی بدون از الان عاشقتیم       بـــــــــــــــــــــــــــوس بـــــــــــــــــــــــــــوس بــــــــــــــــــــــــوس       ...
15 آبان 1391