مادرانه
عزیزترینم پسرم با تو هستم گلم با خود خودت آرسام جونم نمی دانم اگر نبودی تا به حال چه می کردم پسرم وقتی می بینم چطور در آغوشم پنهان می شوی و من را مامن خود می دانی از ته دل به خود می بالم و به این می اندیشم که تو من را برای همیشه از آن خود می دانی ومن برای همیشه در گوشه ای از وجودت خواهم بود تا ابد .....
همیشه در ذهنم پسری را می پرورانم که از زندگی ای که دارد راضی و به آنچه دارد قانع باشد و زیاده خواهی نداشته باشد و به آنچه پدر و مادرش در اختیارش می گذارند قانع باشد حد و حدود خودش را بداند و پا را فراتر نگذارد نمی دانم که تو در آینده این چنین خواهی بود یا نه .........
در هر صورت تو گل ناز منی و من تو را همیشه دوستت خواهم داشت تا انتهای آفرینش .... عزیزم آرسام جونم هر زمان که اسم قشنگت را صدا می زنم باورم می شود که تو هستی و آرامش بخش وجودمی به تو که فکر می کنم از همیشه خوشبخت ترم و می دانم تو دلیل بودن منی .....
نمی دانم چه رازی دارد این دنیا که یک انسان متولد می شود و انسانی دیگر چشم می بندد از این دنیای فانی ... کاش انتهای افرینش را می شد دید همیشه این دنیا همچون رازی سر بسته خواهد ماند . پسرم نمی دانم تو اگر بزرگ بشی چه دیدگاهی خواهی داشت شاید همچون من در ذهن تو هم هزاران سوال بی جواب باشد .
کودکم آرسام جان دستان کوچکت به من آرامش می دهد و دریا دریا امید . کاش می توانستم احساس نایاب دستانت را در دستانم در گوشه ای از دفتر خاطراتم ثبت کنم کاش احساس ها را می شد قاب کرد تا برای همیشه بمانند .... وقتی با چشمان معصوم و پاکت به من خیره می شوی دلم می خواهد زمان بایستد و آن لحظه هزار بار تکرار شود .
شبها که تو در آغوشم به خواب می روی خدا را برای داشتن تو شکر می کنم خدایا شکرت فرشته ای از فرشته های خودت نصیبم کردی تو خود نگاهبانش باش و ما را در نگهداریش راهنمایی کن و راه درست را نشانمان ده. آمین .