جشن تولد دو سالگی
سلام عزیز دلم یکی یکدونم وروجک مامانی
من اومدم با کلی تاخیر ببخش مامان تنبلی کردم.الان اومدم با عکسهای تولدت به خاطر امتحانات خاله جون و دایی جون تولدت با کلی تاخیر برگزار شد یک ماه هم ماه صفر بود نمیشد
بخاطر همین 17 بهمن برات جشن گرفتم عزیزم
اینروزا خیلی خیلی زرنگ باهوش و شیطون شدی هر روز یا روزی دوبار باید بری مهمونی پیش آقاجون خیلی هم بابایی رو دوست داری و باهاش کلی بازی میکنی خیلی دنبالش گریه میکنی .از حرف نزدنت هیچی نگم بهتره هنوز حرف نمیزنی فقط در حد چند کلمه هر چی هم بگی فقط یبار میگی دیگه هم تکرار نمیکنی بعضی کلمه هایی هم که بیشتر میگی ایناست:
به به:به به
بده : اگه چیزی بخوای یکسره میگی بده بده بده بده ....
این چیه :ایی سیه
توپ: هر چیز گرد ببینی حتی مهرهای ریز گیره سرو هم ببینی یا فوتبال که بخاطر توپ نگاه میکنی هر جا توپ ببینی با ذوق میگی دوب
شیرینی :سینی
حالا بریم سراغ عکسهای تولدت بقیه کارات تو پست بعدی با عکسهات شرح میدم
کیک تولد با تم پو
شمع فوت نمیکردی من و بابایی به جای تو فوت کردیم
شب تولد در حال تزیینات
شیرینی های مدل پو که مامانی درستشون کردم با تم تولدت ست بشه
یه روز بعد از تولد در حال خوردن کیک تولد
دیدی دارم عکس میگیرم ماشینتو گرفتی بردی اینجا عکس خوب بگیرم
بسکه اینجا نشوندمت عکستو گرفتم خودت یاد گرفتی
این ماشینم کادو از طرف خودم بود خیلی هم دوسش داری
اینم یه عکس خوشگل با بابایی عکسهای خودمو هم بعدها بزرگ شدی خودت میبینی