روزهای محرمی آرسام
بازدلم غم گرفت دوباره ماتم گرفت
ماه محرم آمد تمام عالم گرفت
بقیه عکسها در ادامه مطلب
آماده برای رفتن به مراسم شیرخوارگان.از اونجا که عادت کردی تا 12 ظهر بخوابی موقع رفتن حسابی خوابت میومد
چون زیاد ددری شدی وقتی رفتیم بیرون حسابی سرحال شدی و تو مراسم شیرخوارگان اصلا اذیتم نکردی و منم از اینکه اینقدر آروم بودی این شکلی بودم
بعد از مراسم
ای جووووووووووووووووووووونم
عزیز دلم پارسال اینموقع تو دل مامانی بودی و خیلی دلم میخواست ببرمت مراسم شیرخوارگاه
باورم نمیشه امسال با هم رفتیم مراسم شیرخوارگاه چقدر با تو بودن زود میگذره
التماس دعا فرشته کوچولوی مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی