آرسام جونی آرسام جونی ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

قصه های آرسام کوچولو

آرسام و کاراش2

1392/9/1 21:43
نویسنده : مامان آرسام
311 بازدید
اشتراک گذاری

دوست دارم لباسهای تو کشورو پرت کنم بیرون خودم برم توش بشینمنیشخند

خوشحال از اینکه دارم تاتی تاتی میکنم اینم بگم دیگه تو تاتی تاتی حرفه ای شدم تشویق

مامانی بسه دیگه چقدر عکس میگیری بیا حولم بده من منتظرمااااااا 

مثل اینکه بابایی نمیخواد بیاد بهتره خودم دست بکار بشم 

روز عاشورا هوا خیلی سرد بود برای همین مامانی و بابایی قصد پیاده شدن نداشتنناراحت

عاشق آب بازی هستم حتی بعضی موقع که میخوان منو از تو حموم بیرون بیارن میزنم زیر گریه 

 

 اگه یه چیزی رو بخوام میگم اووووووووم اینجا هم دوربینو میخوام

 مامانی و بابایی رو کلافه میکنم تا بخوابم آخه دلم میخواد بازی کنم ولی چون خوابم میاد با گریه بازی میکنم

وقتی مامانی و بابایی با این صحنه روبرو شدن

مامانیتعجب

بابایی قهقهه

فکر کنم تو این توپه یک چیزایی هست متفکر 

 اسباب بازیهامو میارم اینجا میزنم رو زمین صدا میده ولی این جورابم صدا نمیدهنیشخند

عجب وایستادنی کردماااااا 

بازم دارم با کلی خوشحالی تاتی تاتی میکنم 

حالا میرم تو بغل مامانی بغل

این روزها کار مامان و بابا شده من و راه ببرن اگر راهم نبرن چنان گریه ای سر میدم که مجبورن نوبتی به خواسته ام گوش بدن از خود راضی

 

عاشق ماشینمم البته توپم دوست دارم 

هر چیزی بیاد دستم باید برم رو میز tv بازی کنم

عجب فوتبالیست ماهری شدماااااااااا 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان شهراد
1 آذر 92 22:10
فدات بشم خاله جون,بوس
مامان آرسام
پاسخ
مرسی
پرهام ومامانش
2 آذر 92 23:32
حالا کجاشودیدی بزار کم کم میز نهارخوریش میشه جای تی وی
محبوبه مامان الینا
3 آذر 92 19:27
ای جان تاتی تاتی شو
persian mom
10 آذر 92 3:25
اخی عزیزم زود راه افتادی ماشاالله پسملیه ما که هنوز میترسه راه بره قلبونتتت
مامان آرسام
پاسخ
غصه نخور مامانی ایشالا راه میفته ممنون که به ما سر زدین
منصوره
11 آذر 92 9:04
سلام با لینک موافقی؟ شما لینک شدین
مامان آرسام
پاسخ
سلام ممنونم عزیزم همچنین شما