تولد یک سالگی
تو این روز پر از گل تو با خنده شکفتی
با یه گریه ساده به دنیا بله گفتی
تولدت مبارک
با کلی زحمت چند تا عکس گرفتیم مگه میزاشتی
اصلا هم نمیزاشتی کلاه تولدت سرت باشه
با آرزوی قشنگترین لبخند برای تو
اینم از هدیه های قشنگت
شکلکهای ماشینی که برات خریدیم رو گرفتی تو خونه راه میری و ذوق کردی
بابایی برای تولدت کتونی خوشگل خریده بود که برات بزرگ بود باید سال بعد بپوشی ولی خیلی دوسش
داشتی حتی وقتی از پات دراوردیم خودت پاتو میزاشتی توش که بپوشی
خب این هم از تولد یک سالگی البته مامانی به فکر جشن هستم و بیشتر تزیینات رو درست کردم البته با پسر شیطونی مثل شما خیلی سخته آخه هر وقت میام لبتاپو روشن کنم جنابعالی تاتی تاتی که نه بدو بدو میای سمت من و نق میزنی که بغلت کنم.
امروز رفتیم واکسن یکسالگیت رو بزنی ولی گفتن فقط چهار شنبه ها واکسن یکسالگی میزنن چون چند روزی هست یه کمی سرما خوردی باید هفته بعد واکسن بزنی آخه گفتن نباید تب داشته باشی ایشالا هر چه زودتر خوب میشی .
دیروز من و بابایی به مناسبت یکسالگیت بردیمت آتلیه وای که چقدر عکسات قشنگ شد بزودی عکسهارو میزارم.
بهترین لذت دنیا با تو بودنه.......عاشقتم