چهارمین سالگرد یکی شدنمون
همسر مهربونم
من عاشق تو هستم
عاشق چشمانی که اقیانوسی از آرامش را درخود دارد
عاشق دستانی که خداوند
نوازش را با الهام از آنها معنا کرده است
و عاشق لبخندی که زیبایی را تمام و کمال به تصویر میکشد
چهارمین سالگرد یکی شدنمون مبارک عشق من
پ نوشت1:از اونجا که مامانی خیلی وقت بود دلم میخواست بریم باغی که چشمم بهش افتاده بود به خاطر همین گذاشتیم برای امشب ولی بد ترین غذای عمرم بود هیییییی هنوز افسرده ام بد جوری حالمون گرفته شد
پ نوشت2:از بس نور اونجا کم بود عکسامون هم تاریک شد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی