خوابهای مامانی .........
اینجا میخوام خوابهایی که تو بارداریم دیدم رو برات بنویسم خوابهای زیادی دیدم فعلا این دو تا یادمه
یه شب خواب دیدم خیلی زود بدنیا اومدی ولی دختر بودی و خیلی خنده رو و خوش اخلاق بودی هر کی میدیدت کلی ازت خوشش میومد همه میگفتن چه بچه ارومی اصلا گریه نمیکنه
یه شب دیگه هم خواب دیدم تو داری بدنیا میای ولی من اصلا هیچ دردی رو حس نمیکردم وقتی بدنیا اومده بودی بزرگتر از یه نوزاد بودی خیلی ترسیده بودم
دیشب خواب دیدم تو بدنیا اومدی یلی ریزه میزه بودی با هم رفتیم کنار دریا اونجا یه عالمه مامان با نی نی هاشون بودن همه باهم میریم قایق سواری وقتی داشتیم برمیگشتیم یکدفعه دیدم تو توی بغلم نیستی بیش خودم فکر کردم افتادی توی اب ولی یکدفعه دیدم سر یه نیمکتی نشستی